به گزارش شهرآرانیوز؛ عبدالقدیر سبزواری، معروف به «آزاد سبزواری»، برخلاف اسمش، بیشتر روزگار جوانی را در زندان گذراند. او که روزنامهنگار بود، در اواخر دوره قاجار جریدهای به نام «آزاد» در مشهد چاپ و منتشر کرد که بر خلاف اسمش همیشه توقیف میشد. دلیل این توقیفها و زندانی شدنهای عبدالقدیر هم چاپ مقالههای انتقادی و اعتراضی او درباره حکومت وقت بود. عبدالقدیر سبزواری پس از پایان تاجداری قاجارها و بر تخت نشستن پهلوی اول نیز بر همین رویه ماند و نهتنها لقمه سکوت در دهان نگذاشت که تیغ کلامش را تیزتر هم کرد و با انتشار مقالهها و شبنامهها بیرق مبارزه با ظلم، فساد و بیعدالتی را برافراشت. امروز، ۲۰آبان، سالروز درگذشت عبدالقدیر، سبب شد از او و روزنامه اش بگوییم.
عبدالقدیر سبزواری متولد۱۲۷۰ خورشیدی که به «آزاد سبزواری» معروف بود، بعد از تمام شدن درسش، در پستخانه مشهد کاری پیدا کرد و همزمان با آن شد مؤسس کمیته هفتنفرهای به نام «حامیان مستضعفین». او در لوای این کمیته، شبنامههایی را در اعتراض به حکومت وقت چاپ و منتشر میکرد. جرقه ایجاد این کمیته و چاپ شبنامهها را هم انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ میلادی (۱) رقم زد. مدتی پس از چاپ این اعلامیههای اعتراضی، حکومت به او مشکوک و عبدالقدیر دستگیر و برای هشتماه زندانی شد.
او پس از آزادی، از عرصه مبارزه پا پس نکشید و اینبار حزب طرفداران قانون اساسی را تأسیس کرد و به مخالفت با احمد قوامالسلطنه، حاکم خراسان، پرداخت. دستنشاندگان قوام هم به او اتهام جاسوسی برای انگلیس زدند و عبدالقدیر را به مدت شش ماه دیگر به زندان انداختند.
مؤسس روزنامه «آزاد» بعد از رهایی از زندان به ناچار و بهعنوان یک پناهنده، راهی روسیه شد، اما اسفند۱۲۹۹خورشیدی، دوری از وطن طاقتش را طاق کرد و دوباره به ایران بازگشت؛ بازگشتی البته بیحاصل، چون بلافاصله دستگیر و به اعدام محکوم شد. آفتاب عمر عبدالقدیر داشت غروب میکرد که پادرمیانی و وساطت «شیخ حسین یزدیمجتهد» و دیگر ملیون آزادش کرد.
مهرماه سال۱۳۰۲خورشیدی عبدالقدیر آزاد سبزواری تصمیم گرفت جریدهای در مشهد چاپ و منتشر کند. این اتفاق با صدور مجوز وزارت معارف در همین سال محقق شد. عبدالقدیر اسم روزنامهاش را «آزاد» گذاشت؛ جریدهای که دوامی نیافت، زیرا پس از انتشار نخستین شماره، با شکایت سرداراسعد، والی وقت خراسان، توقیف شد.
سردار اسعد در نامهای که رئیسالوزرا (مشیرالدوله) نوشته، دلایل این توقیف را چنین ذکر کرده است: «عبدالقدیر سبزواری که امتیاز «آزاد» را گرفته است، مکرر در نظمیه حبس شده است و سوابق وحشتناکی دارد. از تهران بدون تشخیص هویت این شخص، امتیاز به او دادهاند. عبدالقدیر توقیف نشده است. از امتیاز روزنامهاش که مرام بلشویکی را ترویج مینمود، جلوگیری شد. سابقه او اجازه روزنامهنویسی را نمیدهد؛ لذا توقیف خود او را هم امر فرمایید در جراید تکذیب نمایند.»
مؤسس روزنامه آزاد، اما کم نمیآورد و آنقدر پیگیری میکند تا دوباره میتواند اجازه چاپ را به روزنامه توقیفشدهاش بازگرداند؛ بااینهمه، انگار قرار نیست روزگار روی آسایش و آرامشش را به عبدالقدیرِ همیشه معترض نشان بدهد. یک سال پس از انتشار روزنامه آزاد، اینبار «جانمحمدخان امیرعلایی» که در ظلم و استبداد زبانزد بود و در آن دوران سمت امیری لشکر شرق را بر عهده داشت، او را بهدلیل چاپ مقالههای انتقادی در روزنامهاش، دستگیر کرد و به کلات فرستاد.
عبدالقدیر در قلعه کلات دو سال تمام تبعیدی و دربند بود. او پس از آزادی دوباره به مشهد برگشت و طبق روال همیشه، دست به چاپ روزنامه زد؛ روزنامهای که مقالات جنجالی و انتقادیاش برای مدیرش همیشه اسباب دردسر میشد. مدتی از آزادی عبدالقدیر نگذشته بود که اینبار او با شکایت «حسین بنیآدم»، استاندار خراسان، به جرم فعالیت علیه سیاست مملکت، دستگیر و برای پانزده ماه تمام به زندان رفت.
او در سال۱۳۰۶ آزاد شد، ولی هنوز آفتاب آزادی را سیر ندیده بود که بهخاطر چاپ مقالهای درباره زنان در روزنامهاش تهدید شد و قرار شد او را به زندان برگردانند ولی فرار کرد و به کنسولگری شوروی در مشهد پناه برد. در کنسولگری شوروی، آقابکف، سرکنسول شوروی، او را پذیرفت و به این معترض فراری کمک کرد با پوشیدن لباس مبدل و تغییر چهره، به تهران کوچ کند و برای مدتی از مشهد دور باشد.
فعالیتهای سیاسی سبزواری در تهران نیز ادامه داشت تا اینکه او را به قم تبعید کردند. در سال۱۳۱۰خورشیدی هم با نامه نظمیه قم روانه زندان قصر تهران شد تا اینبار، طولانیترین زمان دربند بودنش را تجربه کند؛ چیزی نزدیک به ۱۰سال پشت میلهها بودن و در قفس زندان نفسکشیدن را. عبدالقدیر سال۱۳۲۰خورشیدی، یعنی در سالی که جنگ جهانی دوم، ممالک دنیا را به نابودی کشانده بود، آزاد شد.
او پس از رهایی دهساله، حزبی به نام «استقلال» تأسیس کرد و روزنامه «آزاد» را که در این زمان در تهران چاپ میشد، ارگان این حزب کرد. دوران جنگ و درگیری و قحطی و ظلم متفقین در کشور سبب شد او برای مدتی هم که شده آزادی بیان پیدا کند و دیگر برای نوشتن هر مقاله انتقادی به زندان نیفتد.
این موضوع فرصتی شد تا مردم او را بشناسند و کلامش را بشنوند و این شناخته شدن در ادامه، طرفدارانی را گرد او جمع کرد. همین دیده شدن هم باعث شد عبدالقدیر آزاد در انتخابات دوره پانزدهم از سبزوار و در انتخابات دوره شانزدهم از تهران به مجلس شورای ملی راه یابد. دفاع از حقوق مطبوعات در دوران نمایندگیاش در مجلس از جمله فعالیتهای مهم کارنامه اوست. ناگفته نماند که روزنامه آزاد در این دوران پس از چندنوبت توقیف کوتاهمدت دیگر، برای مدتی با دو نام «وجدان» و «برق» هم منتشر شد.
عبدالقدیر آزاد همچنین در هنگام مبارزه بر ضد شرکت نفت انگلیس، از چهرههای مبارز فراکسیون نهضت ملی در مجلس به حساب میآمد و از اعضای اصلی مؤسسان جبهه ملی بود، برای همین هم در آبان۱۳۲۸خورشیدی دوباره به زندان افتاد و سپس همراه مصدق به تبعید رفت؛ بااینهمه، او پس از چندی با مصدق به اختلاف خورد و به مرور از عرصه سیاست کنار گذاشته شد.
حیات روزنامهنگاری عبدالقدیرآزاد هم پس از کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲ خورشیدی خاتمه یافت تا او چندسال کاری را هم با عنوان رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت سهامی فرش ایران تجربه کند. عبدالقدیر آزاد پانزده سال پایانی زندگانیاش را در انزوا گذراند، تا اینکه در ۲۰ آبان۱۳۵۲خورشیدی بر اثر بیماری در تهران درگذشت.
***
این چندبیت بخشی از اشعاری است که آزاد سبزواری در زندان سروده و نصرا... شیفته، آن را همراه با کاریکاتوری از چهره او، در کتاب خود نقل کرده است:
گرچه عمری است در سیه چالم
باز هم خندهرو و خوشحالم
من نیام هیچ شرمسار ز بند.
چون نه دزدم، نه پاچه برمالم
کردهام نی خیانتی به وطن
بوده نی دعوی زر و مالم
نکنم من به اجنبی تعظیم
بدهد گر به من همه عالم...
***
مشخصات روزنامه «آزاد» چاپ مشهد
شروع انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۰۲ خورشیدی
پایان انتشار: احتمالا ۱۳۰۶ خورشیدی
دوره تاریخی انتشار: قاجار (اواخر حکومت احمدشاه) و پهلوی اول
فاصله انتشار: ابتدا هفتگی، سپس روزانه
صاحب امتیاز: عبدالقدیر سبزواری (آزاد)
مدیر مسئول: عبدالقدیر سبزواری (آزاد)
محل نشر: مشهد، تهران
نشانی: جنب اداره معارف، چهارباغ، اداره روزنامه چمن
نوع و روش: روزنامه سیاسیاقتصادی، ادبی، خبری
چاپخانه: مطبعه توس
نوع چاپ: سربی
تعداد صفحات: ۴ صفحه
زبان: فارسی
قیمت تک نمره: ۶ شاهی